کد مطلب:211059 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121

مسئله اول فلسفی
ان حقیقة الشی بصورته لابمادته

امام صادق (ع)

فلاسفه عالم همه در هر دین و ملت بوده اند گفته اند حقیقت اشیاء به ماده و سلولهای ساختمان وجودی و اجزاء صغار صلبه ای است كه مصالح ساختمانی آنها را تشكیل می دهد.

و همه آنها حقیقت اشیاء را در ماده آنها جستجو كرده به طوری كه امروز هم علوم طبیعی و فیزیك و شیمی و مكانیك و غیره از این راه موفق به كشف اتم و شكستن آن و انكشافات دیگر در اختراع موشك های قاره پیما و غیره شده اند.

این مسئله یعنی تحقیق درباره كشف حقیقت اشیاء از چند هزار سال پیش سابقه علمی داشته و عقاید مختلفی بوجود آمده و افكاری در حل و تجزیه آن مدتها صرف وقت نموده كه چون ما در این كتاب نمی خواهیم وارد بحث فلسفه شویم و در كتاب سیر حكمت در اسلام آنجا برخی از مسائل فلسفی را مورد بحث قرار داده اینجا فقط از جهت طریقیت موضوع و اینكه امام علیه السلام چگونه فلسفه ای در دنیای بشریت تعلیم فرمود به اشاره قناعت می كنیم.

حضرت صادق علیه السلام این فكر را دگرگون كرده فرمود حقیقت به ماده نیست بلكه به صورت است و امروز با این اكتشافات می توان گفت كه حق با امام صادق است زیرا ثابت شده كه حقیقت تمام موجودات از نظر ماده یك چیز است و عقاید فلسفی امروز در شناختن 104 عنصر مردود شد و معتقدند عنصر فقط یكی است و آن هم در مواد ساختمانی موجود است به صور مختلف شركت دارد چنانچه در پاسخ یكی از علمای یونان و روم كه پرسید حقیقت اشیاء چیست؟ فرمود حقیقت اشیاء از یك عنصر است كه در وضع و تركیب با مواد دیگر تغییر صورت و نام داده اند.

این جا هم می فرماید حقیقت به صورت است نه به ماده زیرا ماده صالح ساختمانی تمام موجودات است به اختلاف تركیب ولی صورت معرف وجود است كه هر چیز و هر كس را ما به صورت می شناسیم نه به ماده و با این درس فلسفی می توان فهمید كه حس و شهود صورت اشیا را



[ صفحه 247]



درك می كند نه ماده آن را و تمام حقیقت شی ء در صورت نوعیه آن است كه در مكان و زمان متمكن می گردد.

حقیقت مركبه - حقیقت نوعیه - نشو و نمای وجودی بنابر قاعده نظام امكان اشرف از صورت به دست می آید نه از ماده و این صورت است كه باقی است در خواب و بیداری در برزخ و قیامت و حشر و نشر شما آن را می شناسید نه ماده كه هزاران بار تغییر شكل داده است و خلع و لبس نموده - صورت معرف وجود است نه ماده و این صورت بدون حدود در ذهن باقی و معروف می گردد - حتی معاد و معاد جسمانی و اعاده بدن به صورت است نه به ماده كه این مسئله دینی از امهات ضروریات و اصول عقاید مسلمین است كه بشر با همین جسم اما به صورت خود عود می كند تا به حسابش رسیدگی شود.

با این حدیث شریف استفاده می شود كه تمام حقیقت شی ء صورت آن است و بقاء صورت جنس و جسم و نوع و فصل را كه در معاد جسمانی تصریح شده معرفی می كند.

و شكی نیست كه معاد روز قیامت با صورت نوعی است نه صرف ماده و جسم كه متفرق می شود و متلاشی می گردد و بعد جمع و متمركز می شود اما صورت نوعیه صورت باقی است كه در هر حال اتصال یا انفصال معرف شخصیت است.

ثقة الاسلام كلینی مؤید بر این اصل فلسفی اسلامی از امام جعفر صادق علیه السلام روایتی نقل می كند كه در جواب عبدالله دیصانی آن مرد حكیم و دانشمند زندیق كه بعد مسلمان شد فرمود بدین شرح

هشام بن حكم گفت عبدالله دیصانی از من پرسید

هل یقدر الله ان یدخل الدنیا كلها فی البیضه و لاتصغر الدنیا؟!

آیا خداوند این قدرت را دارد كه تمام دنیا را در یك تخم مرغ جا دهد كه نه آن مرغ بزرگ شود و نه دنیا كوچك گردد!؟

من نتوانستم جواب دهم گفتم فردا پاسخ آن را به تو می گویم فوری شرفیاب حضور امام صادق علیه السلام شدم موضوع را عرض كردم فرمود

فقال ابوعبدالله علیه السلام یا هشام كم حواسك؟!

چند حس داری گفتم پنج حس قال ایها اصغر؟!

فرمود كدام كوچكتر است گفتم چشم



[ صفحه 248]



فقال له یا هشام فانظر امامك و فوقك و اخبرنی بما تری

فرمود بالای سر و پیش روی خود را نگاه كن به من بگو چه دیدی؟

عرض كردم آسمانها و زمین را دیدم قصر و ابنیه صحراها و دریاها و كوهها و نهرها مشاهده كردم.

فقال (ع) ان الذی قدران یدخل الذی تراه العدسه او اقل منها قادر ان یدخل الدنیا كلها البیضه لایصغر الدنیا و لایكبر البیضه؟!

فرمود آن خدائی كه قادر است در یك عدسی چشم تو یا كوچكتر از آن این دنیای به این پهناوری را با كوه و دشت و صحرا و بحار و جبال و غیره جا دهد قادر است كه در یك تخم مرغ هم جا دهد.

هشام می گوید عرض كردم یابن رسول الله بس است فهمیدم برگشتم صبح فردا عبدالله دیصانی آمد پاسخ مسئله را به او گفتم و او قبول كرد تسلیم شد.

این حدیث مؤید همان فرمایش امام است كه حقیقت شی ء به صورت است نه به ماده زیرا صورت آسمانها و زمین و افراد و عناصر و موالید و غیره در چشم منعكس می گردد و درست است همان است خودش است شكی در آن نیست و این صورت معرف و مشخص حقیقت اشیاء است.

به علاوه كه وجود طبیعی با تركیب طبیعی از حیطه سلطه انسان خارج است ولی صورت آن تمام حقیقت آن است كه درك می شود و این صورت غیر از وجود ظلی وجود مثالی و سایر انحاء وجودات متصوره فلاسفه است.

این بیان مورد توجه فلاسفه مشائی قرار گرفته كه همه معتقد شدند حقیقت شی ء به صورت اوست نه به ماده - فارابی و ابوعلی سینا محقق طوسی به شرحی كه در شرح تجرید نگاشته همین عقیده را تقویت نموده اند.